معنی جلزو وولز، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر زدن، فر, معنی جلزو وولز، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر زدن، فر, معنی [gxm mmgx، yvا cا sco lcbj، [x[x lcbj، tc xbj، tc, معنی اصطلاح جلزو وولز، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر زدن، فر, معادل جلزو وولز، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر زدن، فر, جلزو وولز، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر زدن، فر چی میشه؟, جلزو وولز، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر زدن، فر یعنی چی؟, جلزو وولز، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر زدن، فر synonym, جلزو وولز، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر زدن، فر definition,